ذبیح عشق

ذبیح عشق

اوجالدی نوحه سسی ، کوچه لَرده اربابین اوجالدی غم اَلَمی خیمه لرده اربابین اوجالدی دین باشی ، باش سیز شهید ایله بیرده او باش کی یاده سالیر ماجراسین اربابین یازیبدی دفتر عشقه، آدین شهیدِ ذبیح حبیب تک، واری مین لر مدافع اربابین گئدنده شام بلایه ، بلانی با...

سربلند بی سر « زبانحال همسر شهید »

سربلند بی سر « زبانحال همسر شهید »

ای چشم تر مهلت بده ، آرام جانم میرسد از آن دیار غم فزا ، روح و روانم میرسد سرباز زینب شد شهید ، شد بی سر امّا سربلند گل های لبخندم شکفت ، چون باغبانم میرسد روزی که رفتی از بَرَم ، گم شد صدایی در سرم بی خانمانی شد تمام ، چون آشیانم میرسد مادر ز فرط اشتی...

زندانی در عالم مکاشفه

زندانی در عالم مکاشفه

حضرت استاد در این خصوص مکاشفه‌ای را نقل می‌فرمایند: در سحر شب یکشنبه 5 مردادماه 1348 بعد از ادای نافله شب و نافله و فریضه صبح در اربعینی که ذکر جلاله «الله» را هر روز بعد از نماز صبح به عددی خاص داشتم، بعد از این ذکر به توجه نشستم که ناگهان جذبه و حالت...

مدافع غریب

مدافع غریب

خوشا به حال غریبی که در قیامت شام به چشم خود ، جبروتی نظاره کرد و پرید خوشا به حال شهیدی که مشهدش انگار زمین کرب و بلا بود و نزد شاه شهید خوشا به حال نگاهی که دید آنچه ندید جنود لشگر کفر و سپاهیان یزید خوشا به حال سری که جدا شد از تن و شد فدای راه حسین...

مرغ سحر

مرغ سحر

از هجـرانـت مـی نالــم         ای مـرغ خونیـن بالـم گفتی زینب بی یار است       گاهِ رزم و پیکار است بایـد با سـر، بازی کـرد         زینب را سربازی کرد حـق اگـر مانــد تنـهــا         می رود بر نِی سَرهـا در حـــرم مـی شــــود           کــربـلایـــی بـ...

یس و طه بخوان

یس و طه بخوان

کربلائی رضای کرمانی، مؤذن آستان قدس رضوی نقل کرده است : پس از وفات حاج شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) ، هر روز بین الطلوعین، بر سر مزار او می آمدم و فاتحه می خواندم. یک روز در همانجا خواب بر من چیره شد، در عالم رؤیا حاج شیخ را دیدم که به من فرمودند : فل...